دفترچه خاطرات روزانه #روز 10
دفترچه خاطرات روزانه #روز 10
پروژهی ایتینی کردن شوکو، ونوس، آیلین😂💙 این قسمت: مینگی
دفترچه خاطرات روزانه #روز 8
چرا انقد سخت و پیچیده ای؟!
همین الانشم جلوم نشستی داری کارای خنده دار میکنی به چشام نگاه میکنی و از ته دل میخندیم، ولی چرا هنوزم حس میکنم یچی کمه؟!
خیلیییی خیللللییی وقته میخام یچی بگم ولی چرا انقد مقدمه میچینمو آخرش بازم جرأت نمیکنم؟! همین الانشم هی میگم میگم بهت و باز ... چرا انقد سختی؟! در عینه اینکه خیلی باهات راحتم خیلی ازت خجالت میکشم هیمممT.T
فقط بدون هرچیم بشه بدون تو همیشه پری رو داری که پیشش غمتو بگی، باهام درد و دل کنیو من تا ابد بهت گوش میدم باشه؟!
+ بعدا نوشت: بالاخره گفتم بالاخرههههه😍😭😭😭💙 واااییی شتتت خوشحالم خوشحالممممممم😍😍😍
عاااخخخ راستش نمیدونم ولی فک کنم حس منفی زیادی داشت این پستم:/ ولی باید بگم امروز خیلللللللی خوشحال بودم، مهمونی خونه کسی بودم که آخرین بار دو سال پیش دیدمش😍😭🐬 راستش اون یکی از مهمترین و بهترین دوستامه کسی که از بچگی تا الان باهاش بزرگ شدمو همیشه پیشم بوده و پیشش بودم یونو؟! انی وی امروز بعد از دو سال بزرگ شدنشو دیدم هعییی قدش فک کنم ازم بلند تر شد😂💙 بهرحال خوشحالم که خدا همچین آدمای خوبیو تو زندگیم قرار داده😊💙 خداجونم بابت تمام چیزایی که تو زندگی باعث خوشحالیم میشه مرسی≧ω≦
#درد و دل با خودم😐
شکر🫂 منم خوبم✨ 🫂✨💛