دفترچه خاطرات روزانه #روز 40

دفترچه خاطرات روزانه #روز 40

 

پسرک اخمالوی من جونگهون 😍💖 

ولی یه لبخند قشنگی داره که هروقت میخنده من کلا پس میفتم 🥲 وااییی قشنگ مادر💖

 

از دیشب وسط دیدن love in  contract بودم که سر قسمت گمونم 12/13 دیگه حس دیدنش کلا برام پرید :/  

بجاش پاشدم ادامه‌ی Alchemy of souls رو دیدم و تا قسمت 4 رو دیدم الان میخوام برم 5 رو شروع کنم 

و آره همونجور که حدس میزدم یهو حس خرتوباقالی شدن بهم دست داد و الان خوشم اومده ازش😍 

هروققتم مینهیون میاد چشمای من قلبی میشه 😍 پسر کیوتک سافتلن طلاییم😍💛💛💛

 

بعد از انجام کارای کلاسام الان نشستم ادامه‌ی جزوه انگلمو مینویسمو قسمت 5 کیمیای روح رو میبینم 

 

دلم میخواد برم لاک بزنم ولی میترسم بخاطر بوی لاک سرفه هام بدتر شه🥲 

 

فوتوتیزرای تی‌اکس‌تی اومده ولی نت من باز نمیکندشون🥲 

گشادیمم میاد برم قندشکن وصل کنم :)

 

کریستال بیا امروز رو حداقل زود بخواب باشه؟! 

  • Bin Bin

دیدی حالا دیدی؟ بیا دست و پامو ببوس ✋🏻🦶🏻

 

 

پسرای تی اکس تی نود دادن تا فتو تیزر 🫠🤤 

Yeah you're right😂😂😂
ماچ فقط پس کله ^^


یاده تارزان افتادم با دیدنشون 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

ای جونم اوووففف 🫦 

 

نه نه نه نه تارزان حرمت داره نه لذت 😭😂 

ولی جدی من لخت میپسندم الان میفهمم چرا تایپمن 🫠

^^


و منیکه میدیدمشون فوش میدادم برین گم شوید T.T

گوه نخور 

بابا یکم دیدن لخت اینا بد نیست 😔🫦 

اصلا موقعی که بنگتن نود میدادن اینطور بودم که پدر بیا منو بک....چیزه بیا منو خفه کن 🫦 

بعد دیدم توباتو نود دادن اونا رو ددی صدا کردم 😂🫦 

🤦‍♀️
و منیکه هنوز راه میرم میگم Feeling I'm a cat or a dog 🐱🐶
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

ℱ𝓁𝒶𝓉𝓁𝒾𝓃𝑒

ωнσ αяє уσυ, ωнσ αм ι

𝘐𝘯𝘯𝘦𝘳 𝘱𝘦𝘢𝘤𝘦 𝘪𝘴 𝘩𝘢𝘳𝘥 𝘵𝘰 𝘧𝘪𝘯𝘥
Designed By Erfan Powered by Bayan