❤ Can't control myself 🖤

Can't control myself 🖤

 

Can't control myself
TAEYEON

 

Feels like heaven, Feels like hell

 

توجه: پست پر از چصناله‌ست پس اگه دوس ندارین نخونین فقط آهنگو گوش کنین و اون جمله‌ی زیبای اون بالا هم قشنگه آدم گاهی بهش فکر کنه...

 

 

بعضی وقتی میمونم تو اینکه برای چی باید تو چیزیکه دوس ندارم دست و پا بزنم و تلاش کنم براش؟!

خسته شدم... بارها گفتم ولی بازم میگن نخیر این فرصتیه که برات پیش اومده و باید دودستی بهش بچسبی...

بدم میاد...

بدم میاد از تظاهر کردن...

بدم میاد از تلاش برای چیزیکه دوسش ندارم...

بدم میاد از نقابی که رو صورتم گذاشتن و بهم اجازه نمیدن برش دارم...

نمیگم حس خوبی نداره وقتی توش موفق میشم... یونو بیشتر بجای خوشحال اینریختیم که خب خداروشکر تلاشم نتیجه داد... خوشحالیش حتی خوشحالی ای نیست که من از عمق تک تک سلولام حسش کنم...

کاش ازین جهنم لنتی برم بیرون...

دلم میخاد گریه کنم ولی حتی وقته گریه هم ندارم...

فردا صبح امتحان آناتومی دارم و هنوز فصل گردش خون رو نخوندم حتی چیزاییکه خوندمم بلد نیستم...

از کل آناتومی فقط استخون ها رو بلدم...

عینه احمقا هم اومدم اینور چصناله میکنم بجا خوندن...

هرچند میدونم تا ننویسم خالی نمیشم... انگار عادتی که مشاورم پارسال بهم داد برام باقی مونده... هنوزم که هنوزه اینجا مثه یه کنج خلوتیمه که حرفای تو مغزمو بنویسم و حالا یروزی پاکش میکنم یا میزارم بمونه...

 

این آهنگ جدید تیون خیلی حس الانمو داره...

داشتم دنبال یه آهنگ میگشتم که به حس و حالم بخوره و کمی قلبم آروم شه... مغزم ازینهمه خودخوری رها شه... که یهو یادم اومد آهنگ تیونننن :") دقیقننن چیزی که نیاز داشتم صدای تیون بود...

 

لیریک آهنگش خیلی قشنگه حتما بخونین ولی میدونین یجاش هست من خیلی اون جمله رو میپرستم...

و حتی وضعیت الانم؟! رو میگه...

Feels like heaven, Feels like hell

کمی به جملش فک کنین...

بعضی موقع آدم واقعا چیزی بدست میاره که هم خوبه هم بد...

هم توش حس خوبی داره ولی در عینه حال توش حالش بده...

یه پارادوکس واقعی...

آدم گیجِ توش...

میدونه دوسش نداره... ولی اون خوشحالیای زودگذرش بازم حواسشو پرت میکنه و باز آدم میره تو عمق اون جهنم؟!

اگه بخوام حتی مثال بزنم شاید بتونم به فیک Gone اشاره کنم... نمیدونم خوندین یا نه (فقط میدونم شوکو خوندتش:/)

وضعیت جمین دقیقا همین جمله‌ست... اون تو جهنمه و باید خودشو نجات بده ولی...جنو هر بار با اومدنش بهشت زودگذری میشه تو زندگیش و باز دوباره فرداش جمین همون جهنم لنتی بر زندگیش حاکمه...

 

هیشکی نمیتونه بهم بگه کاری که دوس ندارم و بقیه ازم میخوان رو انجام ندم و برم دنبال علایقم... نه هیشکی جای من نیست که بدونه تو چه موقعیتیم که باعث میشه با اینکه بند بند وجودم مخالفه ولی باز دارم ادامه میدم...

 

پری تو تو راهت یه هدفی داری که از اولین روزیکه ثبت نام دانشگاهت تکمیل شد اون تصمیم رو گرفتی... هیچوقت نا امید نشو و براش تلاش کن

تو اونقدر توانا و باپشتکار هستی که از پسش بر بیای

یادت بیار که چجوری روز و شب تلاش میکردی...

روز و شب میدوییدی تا به اینجا رسیدی پس الان وقت نا امید شدن نیست

پاشو یه قدم قوی بردار و از ترم جدید بشو پری ای که همیشه بودی

نزار هیچی مانعت بشه حتی اون چیزیکه دوس نداری رو فقط مثه یه وظیفه با جون و دل انجامش بده تا این چند سال بگذرن... اونوقت ممکنه روزی به خودت نگاه کنی و بگی دیدی تموم شد؟! مثه تمام چیزای دیگه ای که روزی تموم میش...

 

ببخشید انقد پست طولانی و پر از چصناله شد...

شبتون بخیر خوابای خوب ببینین ^^

  • Bin Bin

به خودت اجازه خسته شدن بده

ولی نا امید شدن نه :")

تو میتونی اونیمنبهت ایمان دارم..

نمیدونم چجوری و چی باعث میشه حس بهتری داشته باشی ولی امیدوارم اون چیزی که ازش لذت ببری زودتر برسه :")

 

 

وای جمین گان رسما غمگین ترین و جهنمی ترین زندگی ای رو داره که دیدم TT

حالا توفصل دوش جنو میاد براش یه بهشت موقتمیسازه ولی کاری میکنه که بعد از اون بهشت زندگیش از جهنم هم جهنمتر بشع

چقد جمله‌ت قشنگ بود :")))))))))))
یادم بمونه این جمله زیبا رو *-*
حتی باورت میشه خودمم نمیدونم؟! فک کنم تنها راهش گذر سالها عه:"))))))))
اون چیزیکه باید ازش لذت ببرم هنوزم هست ولی انگار اونقد درگیر اینیکیه ک دوس ندارم هستم که حال بد اون بیشتر بهم غالبه تا حال خوبی که باید ازونور بهم برسه؟!... انی وی همشون نیز بگذرن...


فصل 2 رسمن باید برای جمین زار زار گریه کرددددد T.T T.T T.T
بعضی موقع فک میکنم که خب اگه جمین بره به لوکا همچیو بگه شاید لوا ببخشه و حتی کمکش کنه...
ولی وقتی جمین انقد خودشو تنها میبینه (مخصوصا الان که تن هم رفته و رسمن خودشو بی کس میبینه) باید یکی باشه تا کمکش کنه به زندگی برگرده... جنو فقط بدتر میکنه اوضاع رو...
خب توی لنتی یا بچسب به زن و زندگیت یا انقد جمین رو خرد نکن... هربار که جمین میخاد بلند شه اون لنتی در خونش خراب میشه -_-

اونی .. سولمیتت هم همین وضعیت رو میگذرونه TT

میدونم چی میکشی TT

 

نمیدونم اون پستم رو خوندی یا نه ولی یه جاش گفتم 

آدمای مثبت نگر کسایی نیستن که همه چی رو مثبت میبینن .. اونا فقط چشمشون رو به روی بدی ها و تاریکی ها میبندن 

 

با توجه به شناختی که من از خودم و تو دارم 

ماها هر چقدر هم سختمون باشه تحمل میکنیم و از پسش برمیاییم ^^

مهم نیست بینش چقدر کم بیاریم و حتی گاهی فکر تسلیم از ذهنمون خطور کنه ، بشکنیم ، زمین بخوریم یا هرچی .. مهم اینه که .. تهش ، تمومش میکنیم :))

هعییی... :")))))))))


آره خوندم پستت رو
آره:)


دقیقا هرچقد چصناله کنم ولی بازم میدونم که به خودم میگه این نیز بگذرد سو فدای سرت XD
دقیقنننننننننننننننننننننننننننننننننننننن آخرش همشون میگذرن... تموم میشن... با تمام سختیاشون... همشون میگذرن...

سهچچثههچششعجچسه ذوق*

اره منم از این جمله های قلمبه سلمبه بلدم هیهیهی🤧😂😂😂

پس فقط بذاریم بگذره :")

بک تو ده دیز ون ده دیز ور بتر TTTTTTT

 

 

وای اره بخداا

لوکا نباید تنهاش میذاشتتتتتتت *^*

خورش رو بی کس میبینه و واقعا هم تنهاعه..

جنو هم داره زجر میکشه ولی بتمرگ سر جات و خودتو کنترل کن و نرین به زندگیش :/

واایی شت عاخه الان وقته اینه ولم بخاد لپتو بکشم؟! *-* XD
یاح ^^
وایییییییییییییییییی شوکوووو TT برم بگوشممم... (الانه که باز گریم بگیره وایییی TT)


کاش لوکا پاپیچ میشد که بدونه چیشد*-* کاش به جمین میگفت هرچیم شد من پشتتم حتی با اینکه اشتباه از تو بوده و تو خیانت کردی *-* (مثه اعتمادی که بین هیونلیکس جم هست یونو؟! هیون با اینکه فهمید فلیکس کیه ولی بازم با اینکه یمدت کوتاه ازش دوری کرد ولی هیچوقت اط قلبش بیرونش نکرد... اون هنوزم فلیکس رو همون فلیکس میدید حتی باور داشت که دلیلی پشتش وجود داره و فلیکس بهش میگه کافیه بهش اطمینان بده من همینجام پیشتم پس تو هم دلیلت رو بگو میتونم باهم پشت سرش بزاریم...)
جنو واقعن دوس داره جمین رو ولی زیادی داره عوضی بازی درمیاره:/
جدا خب عینه آدم انتخاب کن یا زن و بچت یا جمین دیگه...
چرا باید اند همچیو برای خودت و جمینی که انقد از سمتت آسیب دیده همش سختتر کنی؟!
بعد میدونی چیه؟! حتی اگه هم جمین و جنو بخوان مثه 2 تا دوست عادی بمونن اون زنه لنتیه جنو عه که همش یادآوری میکنه گ=و باز گذشته رو آتیش میزنه و خاکسترشو میپاشونه توچشم جمین و بازم زهرشو میریزه... لنتی حتی اونا هم بخوان از یادشون بره تو نیمزاری -____- بچ بشین به اون بچت برس یگه -_____-

بکش عیب نداره😂😂😂💙💔

برو برو TT

اونی من میدونم چقدر سخت گریت میگیره پس گریه کن عیب نداره :")

 

آره واقعا کاش اینجوری میشد TT

با اینکه نومین یکی از فیوریتامه ولی دلم میخواست و میخواد که جمین با لوکا ادامه بده :")

وای اره جم اصن با همه غم و مشکلاتش خیلی سوییته

عشق بین هیونلیکس واقعاااا پاک تر از هر رنگ سفیدیه که دیدم TT

میدونی جنو واقعا داشت جمینو انتخاب میکرد

اما یکم ارادش ضعیفه

نتونست عین ادم پای جمین وایسه

حالا عم نمیتونه عین ادم پای زن و بچش وایسه

ولی به هر مهت جنو هم اسیب دیده...

الان تنها راه درست شدن قضیه اینه که یا جنو گمشه بره سر خونه زندگیش و ایندفعه واقعاااااا جمینو فراموش کنه (نه مثه همه اون دفعات کوفتی قبل که بعدش بدتر گند زد:/)

یا اینکه زن و بچه جنو بمیرن :"

وای اره اره ارهههه

زنیکه بتمرگ سر جات یکم شبیه داداشت باش بچ

اه :/

کشیدمممممم >.< XDDDDDD (از فرصت ها استفاده کنیم XDDDD)
گوشیدم گریه هم کردم یکم... حس میکنم یجور آروم شدم:/ حالم امروز خیلی بهتره درکل... نمدنم چرا ولی انگار با طلوع خورشید غمای آدم کمتر میشن و در حد قبل دیگه اذیتت نمیکن؟! شاید هنوزم اونجان ولی کمتر به چشم میان؟! یه همچین حالتی؟! (برای چی من الان باید یاد بحث سازش با محیط زیست دوازدهم بیفتم؟! XDDDDDDD)


واایی صیم منم اولین باره دلم میخاد... یونو لوکا خیلی خوبه ^^ خیلی ایده‌آله لنتی XD
دقیقننننننن... با اینکه از اول فیک غرق اتفاقای بد بود ولی سوییتی این هیونلیکسش به تمام غمای داستان و اتفاقای بدش غلبه میکنه ^^
خیلی پاکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
جنو میخاد واقعا میخاد جمین رو... هرچقدم بگذره بازم دوسش داره و میدونه قرار نیس عوض شه اوضاع... و میدونی چی بیشتر تحریکش میکنه اینکه پیش جمین باز برگرده؟! اینکه جمین شکسته و ناراحته و اون وقتی اون تنهایی رو میبینه بیشتر وسوسه میشه حتی شده بعنوان دوست پیشش باشه ولی باز گند میزنه چون کنترل نممیکنه خودشو... بجای آرامش باز دوباره طوفان راه میندازه...
میدونی تا نومین میزنه بالا اینریختیم که توروخدا جنو ایندفه عوضی نشو و واقعن پاش بمون... هم خودت راحت میشی هم جمین...
کلا جنو نمیتونه عینه آدم پای کسی وایسه انگار:/ حالا زن و بچه و جمین هم نداره کلا بلد نیس :|
هعی... میدونم که اینطوری نمیشه:")
نمیدونم ولی دلم برای بچش میسوزه *-* اون زنش هم کاش خودش ول کنه بره ولی لنتی سمج تر ازینحرفاست...
وححح اصن لوکا کجا اون زنیکه بچ کجاااااااااا -___________- لوکا خیلی شخصیت مظلوم و لنتی و کراشی داره لنتی خیلی خوبه ولی خواهرش؟! وححح رسمن مخالفشه رسما نقطه مقابل اون برادر به اون دسته گلشه *-*

اونی اینو یادت نره که .. 

منم دارم کنارت میدوم :)

فرض کن دست همدیگه رو گرفتیم و داریم میدوییم ^^

چون تا حدودی وضعیتمون مثل همه .. 

اینم یادت باشه خوب درکت میکنم و حاضرم هر کاری کنم حالت خوب باشه :)💙

بیا با هم بدوییم >-<💙

قربونت برم دترمممم ^^
چرا انقد قشنگم میگی؟! ایححح >.<
بریم بدوییمممممممممم ^^یححح

خدا نکنه ^^

چون اونیم قشنگه 😍💙

من جایی نمیرم و همینجا هستم اونی :)

همینجا کنارت ^-^

بدویممممم 😍😍💃🏻💃🏻💃🏻

خودت قشنگی (یاده مکالمات ایتینی ها و ایتیز میفتم که هی بهم میگن تو خوشگلی. نه تو خوشگلی. به مرگ من تو خوشگلی. حرف نباشه تو قشنگتری😂)
حس خوبیه وقتی یکی بهت میگه هرچیم بشه من پشتتم و تنها نیستی یونو؟!🥲🥰💚💙💛
هوراااا😍🥰🥰🥰☺

وای واقعا؟ 😂

چه روابط خوبی دارن پس 😂💙

اونوقت تی اکس تی و موآ ... تو احمقی ، نه تو احمق تری 😐💔

 

🥺💙

دقیقنننن 😂😂😂😂 تا ثانیه های آخر ویدیوکال یریز همینو میگن پفففف 😂😂😂
واایی وااایییی دقیقققققنننننننننن  😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
موووددددددد 😂😂😂

💙.💙
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

ℱ𝓁𝒶𝓉𝓁𝒾𝓃𝑒

ωнσ αяє уσυ, ωнσ αм ι

𝘐𝘯𝘯𝘦𝘳 𝘱𝘦𝘢𝘤𝘦 𝘪𝘴 𝘩𝘢𝘳𝘥 𝘵𝘰 𝘧𝘪𝘯𝘥
Designed By Erfan Powered by Bayan