دفترچه خاطرات روزانه #روز 15
شما هم دیلی ینفر(تو تل منظورمه ها) دعوت میشین خوشحال میشین یا من خیلی اسکلم؟!😐
هوس کردم برا خودمم دیلی بزنم ولی میدونم که ایگنور خاهم شد توسط دوستان گرامم:)
از نظر من اگه دیلی میزنی باید یه گپی چیزیم باز بزاری برا عر زدن و همراهی کردن دور هم:/
وگرنه در سکوت پیت بزاری چن نفر ببینن و بی هیچ عری؟! اصن وات ایتز مین؟! 😐🍡
باز خوبه اینجا رو دارم😂💙 هر چند دوستای اطرافم هیشکدومشون حاضر نیستن اینجا بیان بهرحال همینکه شما ها رو دارم حالمو خوب میکنه😍💗
اینهمه مدت پیش دوستم راجب ایتیز عر میزدم هی زرت زرت براش عکس میفرستادم تازه فهمیدم اعضارو نمیشناسه😶😶😶 بمیرم عزیزمممم🥺🥺🥺🥺💙 اینهمه وقت باهام تو عر زدن همیاری میکرد (ینی پا به پام عر میزداااا اصن یوضعی😶😍💗) بعد فهمیدم...
ای جانممممم فرشته من😍😍😍
میخام ایتینیش کنم😍 پتانسیلشو داره گمونم:/
خودم این بچه رو با دستای خودم استی کرده بودم یونو؟! 😍😍😍💙
تصمیم جدی گرفتم که موهامو کوتاه کنم😊
فقط مونده کرونا وضعیتش بهتر شه از حالت قرمز جیگری در بیاد که من برم آرایشگاه :)
تو این مدت فک کنم باید تیپ بزنم و عکسای باحال از خودم با این موها بگیرم که این مو ها کوتاه شن تا چن سال دیگه قرار نیس بلندشون کنم😍💙
ولی مزخرف ترین فکت میدونین چیه؟! اینکه من همیشه عینه عن خستمه و حوصلهی عکس و به خودم رسیدن رو ندارم😐 تو عکس گرفتن اعتماد به زیرزمین دارم اصن یونو؟! 🤦🤦🤦
فردا باید حتمن یه گالری تکونیِ حسابی داشته باشم🤦
واقعا چجوری نوشتن این پست از 3:57 تا 5:02 طول کشید عای مین؟!!!!!!!!🤦🤦🤦