دفترچه خاطرات روزانه #روز 4
امروزم دادمو تمووووم شد آخیششششش XD
امروز حوزمون خوب بود کولر داشت XD
واااییی بعده امتحان بچه های کلاس زبانمون رو دیدم عرررررر دو تا سارا های عزیز دلمممم *-* وااایی ندااااااا رو بعده واقعن دیگه نمیدونم چن سال دیدم بالاخرههههههه واااییییییی XD آیدیه ندا و سارا رو گرفتم امروزم پیام دادم که سیوم داشته باشن ^^
تو پست قبلیه گفتم دوستم قرار بود بهم پیام بده تو تل رو یادتونه؟! O.O داددد پشمااااامممم عرررررررر داااااااااددددددد اومدددددد ایحححححح ^^ نشستیم حرفیدیم @.@ یهو بحث انهایپن اومد وسط گفت 3 تا آهنگشون هست اونا رو خیلی دوس داره بهم گفت اکه درست حدس بزنم جایزه میده منم 2 تا رو درست گفتم آخریه رو اشتباه بعد هیچی جایزم پرید XD بهش وب نیزیو رو هم نشون دادم ^^ ایح گفت کیوتههه ^.^
یکی بیاد منو مجبور کنه برم این 4 تا ساب رو چک کنم:||| گشادیسم گرفتم برا چک کردنشون -____-
امروز نشستم همه اون ام وی هاییکه تو گوشی و فلش گذاشته بودم که جایگزینه اون حذف شده قبلیا کنمو ریختم الان فقط یه 2TZY مونده که لنتی حجمش زیاده برا انتقال دادنش گشادیم میاد XD
امروز نشستم برا مامانم داشتم تئوریای تی اکس تی رو توضیح میدادم براش مجیک آیلند و نپ عاف استار رو براش زدم داشتم براش توضیح میدادم XD بابامم داشت بصورت محسوس میگوشید *-*
داشتیم ام وی cat & dog رو میدیدیم مامانم میگه اینا چن سالشونه میگم اینا هم سنو سالای منن XD تازه من از دو تاشون بزرگترم *-* ارهههههه امروز قدم های بزرگی در بهتر کردن دید خانوادم به کیپاپ کردم XD دست بزنین برام XDDDDDD